نقش توریسم در توسعه پایدار روستایی
(گردشگری به مثابه صادرات نامرئی)
صنعت گردشگری به عنوان یکی از بزرگترین و متنوعترین صنایع در جهان امروز به حساب میآید. بسیاری از کشورها این صنعت پویا را به عنوان منبع اصلی درآمد، اشتغالزایی، رشد بخش خصوصی و توسعه ساختار زیربنایی میدانند. صنعت گردشگری امروزه به قدری در توسعه اقتصادی- اجتماعی کشورها اهمیت دارد که اقتصاددانان آنان را «صادرات نامرئی» نام نهادند.
ایران سرزمینی است با تنوع شرایط اقلیمی و چشماندازهای طبیعی، با حدود ۶۰ هزار روستا که در این فضای متنوع ملی پراکنده اند. روستاها به دلیل ویژگیها و ماهیت وجودشان به طور مستقیم به طبیعت پیرامون خود وابسته و متکی هستند، به طوری که تغییرات در این بستر مکانی در گذر زمان شکل میگیرد و در فضایی جغرافیایی مبتنی بر کنش متقابل میان عوامل و روندهای طبیعی ـ اکولوژیک و اجتماعی ـ اقتصادی ـ سیاسی را خلق مینماید، بنا به درجه تغییرات و دگرگونیهای روستایی بخش هایی از فضای درونی و بیرونی روستا شکل طبیعی و بکر خود را حفظ مینماید، همین ویژگی روستا برنامهریزی اکوتوریسم را در چنین محیطی امکانپذیر میسازد. کنفرانس جهانی توریسم، توریسم روستایی را شامل انواع گردشگری با برخورداری از تسهیلات و خدمات رفاهی در نواحی روستایی میداند که امکان بهرهمندی از منابع طبیعی و جاذبههای طبیعت را همراه با شرکت در زندگی روستایی (کار در مزرعه و کشاورزی) فراهم میآورد. توریسم روستایی، توریسم زراعی و کشاورزی و حوزهای از ارائه خدمات و تسهیلات مانند اسکان، پذیرایی، امکانات، وسایل سرگرمی، برپایی جشنها و مراسم محلی، تولید و فروش صنایع دستی و محصولات کشاورزی را نیز در بر دارد.
گردشگری روستایی به عنوان یک فعالیت تفریحی، اجتماعی، در نیمه دوم قرن هجدهم در انگلستان و اروپا ظاهر شد. قبل آن هم مناطق روستایی مورد استفاده فعالیتهای تفریحی قرار گرفته بودند اما شرکت در این فعالیتهای تفریحی محدود به اقشار برتر جامعه بوده است. در قرن نوزدهم و بیستم به دلیل توسعه حمل و نقل و سهولت جابهجایی راهیابی به مناطق روستایی آسان شد. رشد سریع تقاضا برای گردشگری روستایی از سال ۱۹۴۵ آغاز شد البته در همین زمان گردشگری روستایی شاهد رشد برجسته گردشگری بینالمللی شاهد رشد جمعیت بوده و افزایش تقاضا برای گردشگری روستایی تا اندازهای منجر به توسعه گردشگری شد.
تنوعبخشی به اقتصاد، بالا بردن شاخصهای توسعه انسانی، مشکلات ناشی از صنعتی شدن و آلودگی بیش از حد استاندارد شهرها به ویژه شهرهای بزرگ، مهاجرتهای روستایی، افزایش بهرهوری و کارآمدی نیروی انسانی، اشتغالزایی، تعامل فرهنگها و گفتمانها، حفظ محیط زیست و در مجموع توسعه پایدار از دغدغههایی است که جهان امروز با آن روبهرو است. هریک از کشورها در هر سطحی از توسعه در تلاشند که پاسخ لازم به دغدغههای مذکور را بیابند.
در این میان، کشورهایی که به متنوعسازی اقتصاد روی آوردهاند و میخواهند خود را از اقتصاد تکپایهای برهانند، در جستوجوی شناخت راههای آن یا خلق راهها و روشهای جدیدند. یکی از این روشها گردشگری است که اغلب کشورها به ویژه کشورهایی که به لحاظ موقعیت مکانی از این مزیت برخوردارند، آن را در برنامههای توسعه ملی خود گنجانده اند تا از این طریق بتوانند فرآیند توسعه ملی خود را سرعت بخشند. سکونتگاههای روستایی، به خصوص در کشورهای جهان سوم که نزدیک به نیمی از جمعیت این گونه کشورها را در خود جا دادهاند، با مسائل و مشکلات حادتری از قبیل مهاجرتهای روستایی، پایین بودن سطح اشتغال، پایین بودن سطح بهرهوری در بخش کشاورزی ، فقدان یا کمبود زیربناهای رفاهی و خدماتی مواجهند. این در حالی است که تعداد قابل توجهی از این گونه سکونتگاهها به لحاظ موقعیت مکانی و داشتن عناصر مهم جذب گردشگر، مانند مناظر طبیعی، آثار باستانی، تنوع اقلیمی، آداب و سنن اجتماعی، زمینههای مناسبی برای توسعه فعالیتهای گردشگری دارند.
در این میان مناطق روستایی کشور ما نیز زمینههای مناسبی برای توسعه گردشگری دارند. در این راستا دولت حرکت از اقتصاد تک پایه به سوی اقتصاد متنوع و با ثبات را در برنامه کاری خود قرار داده است که یکی از این برنامهها توسعه گردشگری است و مناطق روستایی زمینههای مساعد برای توسعه این بخش از فعالیتهای اقتصادی را دارند. بدون شک دستیابی به چنین هدفی مستلزم شناخت فرآیند گردشگری، طبقه بندی رویکردها، سیاستها و آثار اجتماعی-فرهنگی، زیست محیطی و اقتصادی است، تا با یک پشتوانه علمی وآگاهی از آثار مثبت و منفی این پدیده در جهان و ایران، به انتخاب یک راهبرد منطقی واقع گرا توام با برنامه ریزی و مدیریت صحیح گردشگری در چهارچوب فرآیند توسعه همه جانبه و پایدار دست زد.
به طور کلی اصول گردشگری روستایی را میتوان به شاخههای زیر تقسیم نمود:
۱) تفریحی: گسترش تفریحات گردشگران در روستا باید بر اساس فعالیتهایی باشد که نمایانگر زیباییها، فرهنگ، تاریخ و حیات وحش روستا است.
۲) توسعه: توسعه روستا باید حفظ محیط زیست و اهداف تفریحی را تقویت کند؛ به طور مثال میتواند استفاده بهتری از مکانهای تاریخی داشته باشد تا مکمل درآمدهای حاصل از زمینهای کشاورزی باشد و این مهم با احیای زمینهای متروک و ایجاد فرصتهای جدید برای دسترسی به روستا حاصل میشود.
۳) اقتصاد روستایی: سرمایهگذاری در گردشگری روستایی باید از اقتصاد آن حمایت کند . با این حال باید در مناطق وسیع کم جمعیت صورت گیرد تا از انبوهی جمعیت و خسارات ناشی از فرسایش منابع طبیعی و استفاده بیش از حد آنها جلوگیری شود و موجب گسترش اقتصاد و فواید دیگر شود.
۴) حفظ محیط زیست: کسانی که از گردشگری روستایی سود میبرند باید در حفظ آن سهیم باشند و با حمایتهای سیاسی و عملی از محیط زیست و اجرای سیاستها و برنامههای تفریحی،کیفیت آن را بهبود بخشند.
۵) بازاریابی: تبلیغ و اطلاعرسانی در مورد صنعت گردشگری باید فهم مردم را نسبت به آن عمیق کند تا استفاده بهینه از روستا منجر به درک و لذت بردن از آنها شود.
۶) طرحریزی: برنامهریزی و اداره توسعه جدید گردشگری باید با منظره توازن داشته باشد و هر جا که ممکن است آن را گسترش دهد.
مفهوم توسعه پایدار گردشگری روستایی
در عصر حاضر، گردشگری و اقتصاد گردشگری در حال تبدیل شدن به یکی از سریع ترین صنایع رو به رشد جهان، ابزاری برای ایجاد درآمد ملی، از اصلیترین ارکان اقتصادی جهان و نیز از مفاهیم، اشکال و ارکان توسعه پایدار قلمداد میشود. از طرفی گردشگری اشکال مختلفی دارد که اکنون شکل روستایی آن، با هدف توسعه پایدار جوامع محلی در نواحی روستایی و به عنوان ابزاری برای توسعه اقتصادی و اجتماعی و یکی از مهمترین مشاغل مدرن در مناطق روستایی ارتقا یافته است. هرچند که گردشگری روستایی در مجموع موضوع جدیدی نیست اما اهمیت آن و نقشی که در توسعه پایدار جوامع محلی ایفا میکند، به تازگی مورد تایید قرار گرفته است.
این در حالی است که با آنکه مفاهیم توسعه پایدار از دهه ۱۹۸۰ به بعد در نوشتارهای توسعه جهان به طور گسترده مورد توجه صاحب نظران واقع شده، اما توجه به گردشگری پایدار از دهه ۱۹۶۰ با شناسایی تاثیر بالقوه گردشگری انبوه و توجه به تاثیر فعالیتهای گردشگری بر اقتصاد، محیط زیست و فرهنگ نقاط توریستی در مناطق میزبان آغاز شد. این روند در دهه ۱۹۷۰ با شکل گیری و پیدایش مفهوم گردشگری سبز که بر اساس آن، ارزش سرمایههای طبیعی و میزان خسارتها و آسیبهای وارد آمده بر محیط زیست برآورد میشود، ادامه یافت و بیشتر بر حفاظت از منابع طبیعی و فرهنگی و سایر منابع گردشگری بر استفاده دائم نسل فعلی و نسلهای آینده معطوف شد. به دنبال این تلاشها اصطلاح و مفهوم گردشگری پایدار بهعنوان تنها راه نجات طبیعت و انسان نمود پیدا کرد. رهیافت گردشگری پایدار، گردشگری را در غالب مرزها بررسی میکند و رابطه مثلثوار میان جامعه میزبان و سرزمین آن را از یک سو و جامعه میزبان و سرزمین آن را از یکسو و جامعه میهمان یعنی گردشگران را از سویی دیگر با صنعت گردشگری برقرار میسازد و قصد دارد فشار و بحران موجود بین سه ضلع مثلث را تعدیل و در طولانیمدت موازنهای را برقرار سازد.
مدیریت گردشگری و نقش آن در توسعه روستایی
مدیریت امور گردشگری در سطح ملی از وظایف و مسوولیتهای دولت است که خط مشی و سیاستهای کلی، وضع مقررات، ترتیبات اداری، منابع مالی و سهم هر یک از بخشهای عمومی یا خصوصی توسط دولت مشخص میشود. در برخی از کشورها برنامهریزی گردشگری در این سطح به صورت نیمه دولتی یا حتی غیردولتی و خصوصی انجام میگیرد. به این ترتیب برنامهریزی و مدیریت گردشگری روستایی وظیفه تعداد زیادی از سازمانهای بخش دولتی و خصوصی و شوراهای اسلامی روستاها است که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم در گردشگری دخالت دارند.
براین اساس اثرات مدیریت گردشگری روستایی بر این محیط را میتوان اینگونه برشمرد:
۱) ایجاد اشتغال برای نیروی مازاد کار و ایجاد فعالیتها برای کار مازاد
۲) تنوع اقتصاد روستایی در کنار دیگر بخشهای اقتصادی
۳) بالا بردن سطوح درآمدی خانوار روستایی
۴) ایجاد تقاضا برای محصولات کشاورزی، صنایع دستی و دیگر محصولات
۵) حفظ آثار باستانی، ابنیه تاریخی و جاذبههای طبیعی روستا
۶) اثرات مثبت اجتماعی، فرهنگی گردشگری روستایی
۷) محیط روستایی و پیرامون آن، این فرصت را محقق میکند تا گردشگران در بطن سنتی روستا زمانی را به فراغت بگذرانند.
منابع:- 1.شارپلی، جولیا، (۱۳۸۰) گردشگری روستایی، ترجمه منشی زاده و نصیری، نشر منشی- رضوانی، محمدرضا، (۱۳۸۷) توسعه گردشگری روستایی با رویکرد گردشگری پایدار، انتشارات دانشگاه تهران*2.روزنامه دنیای اقتصاد - شماره ۲۷۴۸